در صورت فوت پدر طفل طبق قانون حضانت طفل با مادر خواهد بود و کسی حق ندارد مادر را از این حق محروم کند مگر به حکم قانون و مادر نیز نمیتواند از نگهداری و تربیت طفل خود پس از فوت پدر طفل امتناع کند مگر با عذر قانون.قانونگذار نگهداری و تربیت فرزند را حق و تکلیف پدر و مادر میداند. حق است زیرا کسی نمیتواند فرزند را از پدر و مادر جدا کند مگر به حکم قانون و تکلیف است برای اینکه پدر و مادر بدون دلیل موجه و قانونی نمیتوانند از نگهداری و تربیت فرزند خود خودداری کنند و زمانی که زن و شوهر با هم زندگی میکنند فرزند تحت حضانت پدر و مادر خویش است و چنانچه زن و شوهر جدا از هم زندگی میکنند طبق قانون حضانت فرزند «پسر و دختر» تا هفت سالگی با مادر است و پس از هفت سالگی تا سن بلوغ با پدر است و پس از رسیدن به سن بلوغ فرزند انتخاب میکند که با کدام یک از پدر یا مادر زندگی کند البته چنانچه بعد از رسیدن به سن هفت مصلحت طفل اقتضا کند با تشخیص دادگاه حضانت طفل همچنان با مادر خواهد بود. اما اگر پدر طفل فوت کند چه کسی عهده ار طفل خواهد بود؟ در متن حاضر به این سوال پاسخ داده خواهد شد.
حضانت: به معنی نگاهداری و تربیت کودک است.
صغیر: کسی که به دلیل کم بودن سن قادر به اداره امورمالی خود نباشد.
جدر پدری: پدر پدر
حضانت: نگهداری
* نگهداری و تربیت طفل پس از فوت پدر: در صورت فوت پدر طفل طبق قانون حضانت طفل با مادر خواهد بود و کسی حق ندارد مادر را از این حق محروم کند مگر به حکم قانون و مادر نیز نمیتواند از نگهداری و تربیت طفل خود پس از فوت پدر طفل امتناع کند مگر با عذر قانون، زیرا در صورت خودداری مادر از حضانت طفل دادگاه می تواند او را ملزم به نگهداری کند و اگر الزام ممکن نباشد به خرج پدر و اگر پدر زنده نباشد به خرج مادر حضانت طفل را تأمین کند و هرگاه در اثر عدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی مادر صحت جسمانی یا تربیت اخلاقی طفل در معرض خطر قرار گیرد دادگاه میتواند به تقاضای نزدیکان طفل یا به تقاضای قیم او یا به تقاضای رئیس حوزه قضایی هر تصمیمی را که برای حضانت طفل مقتضی بداند اتخاذ کند موارد ذیل از مصادیق عدم مواظبت یا انحطاط اخلاقی بشمار میآید: - اعتیاد زیان آور به الکل، موادمخدر و قمار.
- اشتهار به فساد اخلاق و فحشاء.
- ابتلا به بیماریهای روانی با تشخیص پزشکی قانونی.
- سوء استفاده از طفل یا اجبار او به ورود در مشاغل ضد اخلاقی مانند فساد و فحشاء تکدی گری و قاچاق.
- تکرار ضرب و جرح خارج از حد متعارف. اگر خانمی، همسرش به عللی از جمله به طور مثال بر اثر تصادف فوت کرده و از وی فرزند یا فرزندانی باقی مانده باشد، آیا پدر شوهر یا برادر شوهر میتوانند فرزندان را از او جدا کنند؟ در این متن، تلاش شده است که پاسخ این سوال و افرادی که درگیر این مشکلات هستند، به اختصار بیان شود. در زمانی که پدر فوت میکند و جد پدری نیز در قید حیات نیست، چنانچه مادر دارای صلاحیت باشد میتواند به اداره سرپرستی مراجعه و مطابق قانون قیمنامه دریافت دارد. ولی در زمانی که جد پدری یا پدر پدر حیات دارد، طبق قانونی که در این زمینه در تاریخ 6/5/64 به تصویب رسیده است. نگهداری و حضانت فرزندان صغیری که پدرانشان به مقام والای شهادت رسیده یا فوت شده باشند، به مادران آنها واگذار میشود، علاوه بر آن دولت یا در صورت شهادت پدر بنیاد ایثارگران هزینه زندگی فرزندان را در حدود متعارف به مادر آنها پرداخت میکند. هزینه متعارف چیست؟ جواب: هزینه متعارف عبارت از مخارجی است که با توجه به نحوه زندگی و معیشت فرزندان و این که در چه سنی بوده و در چه مقطعی اشتغال به تحصیل دارند، برحسب عرف، تعیین میشود. آیا مادر میتواند با وجود حضانت فرزندان ازدواج کند؟ جواب: قانونگذار به مادر اجازه داده است، در صورت ازدواج مجدد نیز به حضانت فرزندان ادامه دهد، ولی مطابق قانون، شوهر باید اجازه قیمومت را به همسرش بدهد و معمول این است که شوهر در اداره سرپرستی حاضر شده و کتباً رضایت خود را اعلام میدارد. در این جا ذکر دو نکته ضروری است: اولاً صرف نظر از این که عمو یا عمه نقشی در حضانت ندارند در صورتی که مادر صلاحیت نگهداری فرزندان را نداشته باشد، این حق توسط دادگاه از وی سلب میشود، به عنوان مثال زنی که سوء شهرت دارد یا رفتار و کردار او نامناسب و در تربیت فرزندان مؤثر باشد، چنانچه جد پدری این موضوع را به دادگاه اعلام و سلب صلاحیت مادر را تقاضا کند، دادگاه به طریق مقتضی در این زمینه تحقیق میکند و به مددکاران یا نیروی انتظامی دستور میدهد با مراجعه به محل زندگی فرزندان و مادر ایشان، در صورتی که ادعای جد پدری یا هر فرد دیگری که اعلام کرده، صحت داشته باشد و نگهداری فرزندان توسط مادر به مصلحت نباشد، نگهداری به او تعلق میگیرد و در غیر این صورت از میان اقوام و بستگان به شخصی که شایستگی حضانت را داشته باشد سپرده میشوند. ثانیاً، حضانت تنها شامل نگهداری و پرورش جسمی و روانی طفل است، از راههایی مثل تغذیه، پرورش، تربیت و تحصیل و آنچه برای بقای وی لازم باشد، اما امور مهم مالی فرزند، مانند نقل و انتقالات ملکی، خرید و فروش خانه و امثال آن به عهده جد پدری است. به امورمذکور میتوان مسایل غیرمالی مهم از جمله اجازه گرفتن گذرنامه و یا اجازه ازدواج را نیز اضافه کرد. ماده 1168 قانون مدنی: نگاهداری اطفال هم حق و هم تکلیف والدین است. ماده 1169 قانون مدنی: برای حضانت و نگهداری طفلی که ابوین او جدا از یکدیگر زندگی میکنند مادر تا سن هفت سالگی اولویت دارد و پس از آن با پدر است.
تبصره «بعد از هفت سالگی در صورت حدوث اختلاف، حضانت طفل با رعایت مصلحت کودک به تشخیص دادگاه است.» ماده 1171 قانون مدنی: درصورت فوت یکی از ابوین حضانت طفل با آنکه زنده است خواهد بود هرچند متوفی پدر طفل بوده و برای او قیم معین کرده باشد.
ماده واحده:
حضانت فرزندان صغیر یا محجوری که پدرانشان به مقام والای شهادت رسیده یا فوت شده باشند با مادران آنها خواهد بود...
ماده:
چنانچه به حکم دادگاه مدنی خاص یا قائم مقام آن دادگاه حضانت طفل به عهده کسی قرار گیرد و پدر یا مادر و یا شخص دیگری مانع اجرای حکم شود و یا از استرداد طفل امتناع ورزد دادگاه صادر کننده حکم وی را الزام به عدم ممانعت یا استرداد طفل میکند و در صورت مخالفت به حبس تا اجرای حکم محکوم خواهد شد.
ولایت پدر بزرگ
طبق قوانین ایران، پدربزرگ پدری نیز به همراه پدر بر فرزند ولایت دارد و یا به اصطلاح ولی قهری است. یعنی در مواردی که فرزند صغیر نمیتواند تصمیمگیری کند، طبق قانون پدربزرگ با رعایت مصلحت میتواند برای فرزند تصمیمگیری کند. یکی از اینگونه مسائل موضوع ازدواج برای دختران و یا نحوه هزینهکرد مالی برای تمامی فرزندان است. در واقع اگر پدر فرزندان زنده باشد اجازه ازدواج دختر با اوست و در غیر اینصورت و به شرط حیات پدربزرگ پدری، او باید اجازه ازدواج دختر را صادر کند.
حضانت فرزندان با کیست
در زمان زندگی مشترک، طبق قانون حضانت فرزندان حق و تکلیف والدین است. اما زمانی که پدر خانواده از دنیا میرود با توجه به اینکه پرداخت نفقه زن و فرزندان برعهده پدر است، وضعیت نگهداری و تامین هزینههای مالی فرزند برعهده چه کسی خواهد بود. قانون در این باره شخص خاصی را تعیین نکرده است. بسیار مشاهده شده است که پس از فوت پدر در بین اعضای خانواده اختلافاتی نیز برسر حضانت فرزندان و نگهداری از فرزندان ایجاد میشود. اما معمولا به دلیل رابطه احساسی و غیرقابل کتمان فرزندان با مادر اولویت حضانت با اوست. در واقع اگر مادر از لحاظ اخلاقی و صلاحیت شخصی و مالی مشکلی برای نگهداری از فرزندان نداشته باشد و اگر در این خصوص اختلافی ایجاد شود، حضانت فرزندان را به مادر میدهد.
حق حضانت فرزند بعد از طلاق
یکی از سؤالات بسیار مهمی است که مراجعین آسا وکیل همواره در جلسات مشاوره حضوری مطرح می کنند.
طبق ماده ۱۱۶۸ قانون مدنی، نگهداری از فرزندان هم حق و هم تکلیف پدر و مادر است. بر این اساس نمی توان حق نگهداری و تربیت فرزند را بدون دلیل موجه و حکم دادگاه از پدر و مادر سلب کرد. اما از طرفی پدر و مادر هم نمی توانند از نگهداری و ترتبیت فرزندشان خودداری کنند.
طبق ماده ۱۱۷۸ قانون مدنی، پدر و مادر مکلف هستند که در حدود توانایی خود به تربیت فرزند یا فرزندان خویش بر حسب مقتضی اقدام کنند و نباید نسبت به آن ها بی توجه باشند. سهل انگاری در نگهداری و تربیت فرزند موجب سقوط حق حضانت می شود.
زمانی که پدر و مادر با یکدیگر زندگی می کنند حضانت فرزند با هر دوی آن ها است. در صورتی که پدر و مادر جدا از یگدیگر زندگی کنند مطابق ماده ۱۱۶۹ قانون مدنی برای حضانت چنین فرزندانی، مادر تا هفت سالگی اولویت دارد و پس از آن این اولویت با پدر است، مگر آنکه مصلحت فرزند به گونه ای دیگر اقتضا کند. اما در این جا باید سه نکته مهم را برای شما مطرح کنم.
نکته اول: تبصره این قانون می گوید بعد از ۷ سالگی در صورت بروز اختلاف، حضانت فرزند با رعایت مصلحت وی به تشخیص دادگاه است.
نکته دوم: اگر برای یکی از والدین مشکلی پیش آید، از قبیل عدم صلاحیت در نگهداری از فرزند و یا اینکه یکی از والدین به نحوه نگهداری فرزند توسط طرف دیگر اعتراض کند، باز هم امکان تغییر صاحب حضانت خواهد بود حتی در مدتی که اولویت با آن پدر یا مادر باشد.
نکته سوم: با رسیدن فرزند به سن بلوغ (در پسر ۱۵ سال تمام قمری و در دختر ۹ سال تمام قمری) دادگاه خود را فارغ از رسیدگی در خصوص حضانت دانسته و این خود فرزندان هستند که انتخاب می کنند نزد کدام یک از والدین زندگی کنند. اما در هر صورت تامین مخارج زندگی با پدر خواهد بود.
ملاقات فرزند بعد از طلاق
در موارد انحلال نکاح، مثل طلاق نیز دادگاه ضمن حکم در مورد حضانت باید درباره حق ملاقات تعیین تکلیف کند.
ماده ۲۹ قانون حمایت خانواده مقرر کرده است، دادگاه باید ضمن رأی صادره در خصوص درخواست طلاق، با توجه به وابستگی عاطفی و مصلحت فرزند، ترتیب، زمان و مکان ملاقات وی با پدر و مادر و سایر بستگان را تعیین کند.
قانون مدنی مصوب 1314 در ماده 1169 در خصوص سن حضانت فرزندان دختر و پسر چنین مقرر می داشت :
« برای نگاهداری طفل ، مادر تا دو سال از تاریخ ولادت او اولویت خواهد داشت . پس از انقضای این مدت ، حضانت با پدر است ، مگر نسبت به اطفال اناث که تا سال هفتم حضانت آنها با مادر است » .
اما این مسئله گاها سبب می شد که فرزندان پسر پس از دوره شیرخوارگی از مادر خود جدا شوند و از آن رو که معمولا مادران دلبستگی زیادی نسبت به فرزندان خردسال خود دارند ، این مسئله با دشواری های عملی زیادی رو به رو بود تا اینکه قانونگذار در سال 1382 این ماده را اصلاح نمود و به تایید مجمع تشخیص مصلحت نظام رسانید .
به موجب این اصلاحیه « برای حضانت و نگهداری طفلی که ابوین او جدا از یکدیگر زندگی می کنند ، مادر تا سن هفت سالگی اولویت دارد و پس از آن با پدر است . بعد از هفت سالگی در صورت حدوث اختلاف ، حضانت طفل با رعایت مصلحت کودک به تشخیص دادگاه می باشد » .
بنابراین همانگونه که ملاحظه می شود ، بعد از طلاق والدین ، مادر تا پایان هفت سالگی فرزند ( اعم از فرزند پسر یا دختر ) صلاحیت حضانت فرزند را به عهده دارد و پس از آن ، تا سن بلوغ حضانت به عهده پدر قرار خواهد گرفت .